سروش
۲۸ اپریل ۲۰۱۷

هفتم و هشتم ثور روز هاى ننگين، خونبار و فاجعه بار در تاريخ افغانستان

كودتای ننگين هفتم ثور ۱۳۵۷ و همزاد آن هشتم ثور ۱۳۷۱ش  مبداء تاريخ اسارت و بردگى، دوران انحطاط  و فاجعه آفرينى خودكامگان و آزمندان ابليس صفت خلقى و پرچمى و جهادى ئی است، كه ديروز با كمك و همدستى اشغالگران سوسيال امپرياليسم روس و امروز  همدست با امپرياليسم خون آشام امریکا و ناتو دريائى از  خون مردم  ما را ریخته و افغانستان را به تلى  از خاك  و ويرانى مبدل ساختند.  این مزدوران به مدد قشون و سپاه تجاوزگران شرق و غرب  در اوج ستم پيشگى و جلادى  در حق مردم خود، عمر ننگین خود و سلطۀ اسارت بار و پايگاه هاى  اشغالگران استعمارگر و  استثمارگر  را در کشور تداوم بخشيدند. جلادان خلقی و پرچمی مردم  سرافراز افغانستان را با بى رحمى و قصاوت تمام سلاخى كردند و جنایاتی را مرتکب شدند که با جنایات چنگیزی ها و فاشیست های هیتلری شباهت تام دارد. همان قسمي كه ريشۀ ستم  گسترده در افغانستان معاصر در زمان حاكميت پر از خون و خیانت اين جلادان خون آشام آبيارى شده و گسترش يافت؛ قتل، غارت، چپاول و تجاوز مشترک این دو گروه خود فروش به ملك و ملت طى چندين دهه تا به امروز محسوس بوده است.
هر دو دسته از مزدوران ۷ و ۸ ثوری وطن را فروختند و خلق ستمديدۀ ما را  به اسارت بيگانگان درآورده و مردم ستمدیدۀ ما را  با دم  تيغ جلادى شان  و  توپ، تانک و بم افگن هاى بادارانشان   چه در زمان سلط سوسيال امپرياليسم  روس متجاوز و چه از هفت اكتبر سال ۲۰۰۱ در هجوم لشكر و سپاه اشغالگران امريكائى و ناتوئى  تكه پاره و با بدترين شكنجه ها بى رحمانه نيست و نابود كرده اند.  
از هر خانه و فاميلى سرو آزاده  ئی را سر زدند و ميهن را در تحت سيطره اجانب قرار داده، ملك را به خاکدان مبدل کرده و ملت را به گلیم غم نشانیدند.  اين وطن فروشان جانى  "خلق و پرچم" و اخوان در طول حيات ننگين شان  چنان به خفت و خوارى در قدمگاه  سوسيال امپرياليسم روس و امپرياليسم جنايت پيشۀ امريكا به سجود رفته و سقوط كرده اند و هر آن  در نقش يك جاسوس و مزدور جاى  عوض و در بغل جهانخواران  آرميده اند،كه تاريخ افغانستان و ملل از آن عار دارد. 
امروز و فردا  كه مصادف است به هفتم و هشتم ثور  این خونبار ترين روز ها در تاريخ كشور بلاكشيدۀ ما، برمى گرديم با سى و هشت سال پيش اوراق کارنامۀ ننگين فاشیستی فاشيست هاى خلق و پرچم اين خائنان سفاك و جلاد مردم افغانستان را ورق مى زنيم و پاره ئى  از مصيبت های وارده، درد، رنج و اندوه بی کران خلق بى گناه و بي دفاع هم وطن خود را كه  در زمان حاكميت اين جباران چه به صورت دسته جمعى و انفرادى به مسلخ گاه ها  و كشتا رگاه ها ،و در پوليگون ها سر به نيست شده اند، با اندوه فراوان يادهانى مى كنيم. ياد شان گرامى باد! بدون شك  در حالي كه  نيمى از  نفوس كشور ما از دست جلادان خلق و پرچم زنده به گور و با بدترين شكنچه ها جان سپردند و زخمى يا معلول و آواره گرديدند؛   مادران، پدران و فرزندان شان را تا به امروز در غم و ماتم  شان در انتظار بازآمدن شان از زندان هاى جهنمى  در خون نشاندند.
اين خفاشان خلق و پرچم و اربابان متجاوز و اشغالگر روسی شان با قصاوت و درنده خوئى  تمام و مصاب با ساديسم،  جان هزاران زن، مرد و طفل زحمكش را گرفتند. 
نفرين و هزارران نفرين خلق ما بر اين برده های جلاد استعمار باد!
اين غلامان و لاشخوران بى چون و چرای سوسيال امپرياليسم روس و امروز دست بوسان و چاكران امپريالست های متجاوز به کشور ما، چنان جنايت كرده اند كه هر افغان داغديده هزران گفته ناگفته و هزران زخم ناسور از ستم و جنایات این غلامان در دل دارد. هر سال كه فاجعه های هفتم و هشتم ثور در تقويم سال شمسى مطابقت مى كند، دود و آه از مغز استخوان و آتش خشم از نهاد هر افغان وطن دوست و مردم دوست عليه اين شرف باختگان  باند خلق و پرچم و جهادى هاى جلاد و بى آزرم برمى خيزد. 
خلقى ها و پرچمى ها در مجموع رهبران آ زاده، انديشوران، آزديخواهان،ترقى خواهان، آموزگاران،  همدلان و همفکران، قهرمانان سر به كف و عياران مهين دوست، مبارزان آگاه و به درد بخور را با جمعى از اقشار چيز فهم و تعليم يافتۀ كشور ما به جرم آزادیخواهی زنده به گور كردند.
ياد و خاطرۀ هر يك شان زنده و جاويدان  باد! بار بار  بر چهره هاى پليد و ناپاك خلق و پرچم نفرت و نفرين مى فرستيم.
تركى و امين كارمل و نجيب و... جلادان خلق افغانستان مردم بیگناه و بی دفاع افغانستان را از دم تیغ کشیدند.آن ها با قتل بهترین فرزندان این كشور، از همه اقشارجامعۀ ما، ده ها هزار انسان آزاده را در پولیگون ها دسته جمعی زنده به گور، تیرباران و به شكنجه هائی وحشتناک سر به نیست كرده اند.
خلق قهرمان و غیورافغان در پاسخ این وحشت با قیام مردمی از سراسر كشور، چون قیام مردم هرات در ٢٤ حوت ۱۳۵۷ و قیام مردم كابل در سه حو ت ۱۳۵۸، قیام چنداول، قیام مردم درۀ صوف و... پایه های لرزان حكومت دست نشانده را آن چنان سست نمودند كه دیگر بدون کمک باداران شان توانائی از دست رفتۀ كودتاچیان و مزدواران خلق و پرچم دوباره به دست نمی آمد. چنین شرایطي روس ها را بيشتر مجال داد تا هم به آرمان پلانيزه شدۀ شان رسيده(اشغال افغانستان) و هم به خاطر بقای دست نشانده های خود بشتابند،، بلا فاصله به تاریخ ۶ جدی سال ۱۳۵۸ ش سپاه اشغالگر شوروی در خاک وطن عزیز ما افغانستان از هوا و زمين با يكصد و بيست هزار نيروي نظامي تجاوز نمود. با تجاوز قطعات نظامی آن ها، رژیم بر سراقتدار امین سقوط نموده و همزمان با آن رژیم ببرک کارمل(شاه شجاع ثانی) و شرکایش بر مسند قدرت پوشالی نشانده شدند. این کار ادامۀ یک رویداد سیاه و دردناک در تاریخ وطن ما شد و داغ ننگش بر پیشانی خلقی- پرچمی ها همیشه خواهد ماند. با تجاوز لشکر سوسیال امپریالیسم شوروی و نصب رژیم کارمل و نجیب، قتل مردم و ویرانی افغانستان شدت بیشتر گرفت. لشکر بیگانه ده سال تمام جنگید و بیش از یک و نیم میلیون هموطن ما شهید و بیشتر از آن معیوب و بیشتر از پنج ملیون افغان به کشور های همسایه و غیره مهاجر و میهن عزیز ما به ویرانه ای مبدل گردید.
با این حال، مردم ما در تمام این مدت به شیوه های مختلف علیه رژیم کودتا و اربابان متجاوزش مقاومت کردند. با دریغ و درد که دستآورد این همه جانبازی ها را، به دلیل نبود توده ای متشکل، بارهبری مردمی، مشتی وطنفروش جهادی و جنگ سالار كه در نوكر منشى استعماگران انگریزى و امريكائى خو گرفتنه بودند، با كمك و يارى شان اين غلامان  ربودند.
چنانچه  پشتيبانى وسيع نظامى دول غربى و به خصوص امريكا، عربستان پاكستان و سائر كشور هاى هم پيمان و شرکائى جرمى ايالات متحده امريكا  بود كه به شمول آموزش  و ارسال تسليحات كافى به دسترس مزدوران زرخريد شوراى هفت گانه و اعزام سرويس هاى اطلاعاتى سيا و آي اس آي در مقر به اصطلاح جبهات  جهادي های وطن فروش تا  توانست خود فروختگان و سردمداران جهادى " ربانى، گلبدين، سياف، سبغت الله مجدى مسعود و امثال آن را كه قبلا  مهر غلامى را در پيشانى داشتند،  تسليح ، مقاومت و ايستادگى خلق افغانستان را در جهت اهداف شوم خود سمت و سو دهند.  در اولين روز هاى تجاوز سيوسيال امپرياليسم روس در افغانستان برژینسكى مشاور امنيت ملى امريكا به پاكستان آمد و در نزديك گذرگاه خيبر با سران غارتگر جهادى ديدار و كمك هاى نقدى و تسليحاتى فروانى را به اختيار شان گذاشت. و اين تهديد آشكار و پنهانى ايالات متحده امريكا در وجود سر دمداران چپاولگر و جلاد جهادى، و ضربت زدن توسط تنظيم هاى مزدور چه در سنگر مبارزۀ روىا روى  و چه  با دستگاهاى دروغ پراکنى و تبليغات  زهراگين  عليه. جنبش هاى آزاديخواه و سازمان هاى پيشرو و متر قى موانع را ايجاد و سد شد تا رهبرى توده هاى مليونى  را انديشوران آزاده كشور به دست نگيرند.
نتیجه آن شد تا   مقاومت و شجاعت و قهرمانى هاى خلق افغانستان  در بيرون راندن قشون متجاوز سيوسيال امپرياليزم روس و آزادى كشور ما از لوث نوكران ددمنش خلقى و پرچمىى توسط ارتجاع اخوانی مورد حمایت غرب جون گلبدين جلاد ،ربانى ، سياف،  مسعود و...؛ بر این رزمندگان آزادیخواه صف مقاومت ملی سد شود.   بالاثر این، نه تنها مقاومت خلق افغانستان را به بيراهه كشاندند، بلکه نيرو هاى مترقى و پيشرو افغانى را و هزران فرزند آزاده و فرزانۀ افغانستان را در حین ادامۀ اشغال کشور و ادامۀ جنگ ضد تجاوز روس توسط مجاهدین يا ترور  و یا غیرفعال ساخته و به حاشیه راندند.
ريگان، كارتر، بوش پدر و و پسر و سردمداران ديگر امبرياليست ها و انگريزان و در كل با تبانى  با سران نظام دست نشاندۀ پاكستانى ، ضياالحق  نواز شريف، و خانم بوتو در مجموع سياست هاى  آزمندانۀ خويش  را نكته به نكته در ميهن آزادۀ ما تعقيب  و در امر پيشبرد آن خلق افغانستان را گوشت دم توپ قرار مي دادند و تمام قهرمانی ها و جان فشانی هاى شان را در راستاى منافع شوم و سيطرۀ استعمار در منطقه توسط چاكران جهادى ضايع ساختند. پس از شکست روس متجاوز، از هشتم ثور ۱۳۷۱ ش تنظیم های جهادی و طالبی پس از ارتکاب جنایات چندین سالۀ شان،  ملك و ملت ما را دو باره به امبرياليسم و استعمار گران  فروختند.
در هفتم اکوبر ۲۰۰۱ افغانستان عزیز دو باره اشغال و مستعمره شد. این بار هزاران قشون متجاوز و غارتگر را از چهل و هشت كشور جهان به كشور بلاكشيدۀ ما  آوردنده آتش جنگ خانمانسوز تحمیلی و اشغالگرانه را توأم با ويرانى، غارت ، چپاول، وحشت و ترور در کشور ما افروختند. بالاخره افغانستان مستعمره را به مركز تمرین تروريست ها و فعالیت مافياى بين المللی تجارت مواد مخدر و كشتارگاه و مسلخى براى  اشغالگران و باند هاى مزدور و تبهكار جهادى، طالبى و داعشى؛ و جهنمی برای مردم آن، مبدل کرده اند. از اوائل دهۀ هشتاد میلادی تا اکنون، امپریالیست های اشغالگر در تطميع، تمويل، تربيت، تسلیح و تشجیع همه مزدوران جهادی، غیرجهادی، طالبی و داعشی برای کشتار مردم، ستم بر آنان و بربادی وطن سهم مستقیم داشته اند.

مرگ و نفرين بر باند های آدم کش و میهن فروش خلق و پرچم!
مرگ و نفرين بر جنايت پيشگان مزدور و مرتجع جهادى، طالبى، داعشى و تكنوكرات هاى خودفروخته! 
ننگ و نفرين بر حكومت مزدور پوشالى!
زنده و جاويد باد خلق افغانستان!
زنده باد خاطرات تابناك همه جانبختگان راه آزادى!